فصل دوم: علتها و حكمتهاي غيبت امام زمان:
جهان بر اساس نظام عِلّّي و معلولي اداره ميشود. همهي وقايعي كه در آن رخ ميدهد داراي علت و حكمت خاصي است. در بررسي روايتها به روايات زيادي برميخوريم كه به صراحت بيان ميكند فلسفهي واقعي غيبت آن حضرت براي بشر معلوم نيست، اما در عين حال در تعدادي از روايتها از حكمتهاي غيبت نيز سخن به ميان آمده است. به عنوان مثال در بعضي از آنها از اموري چون: امتحان و آزمايش مردم، حفظ جان امام(ع) در امان ماندن از بيعت با ستمگران، فراهم شدن زمينهي انجام وظايف و ... به عنوان عوامل غيبت امام مهدي (عجلالله تعالي فرجه الشريف) ياد ميشود. در مجموعه روايتهايي كه از حضرت علي(ع) نقل شده است به برخي از حكمتهاي غيبت اشاره شده است كه موارد زير از جمله آنهاست:
1ـ در امان ماندن حضرت از بيعت با ستمگران:
اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «ان القائم منا اذا قام لم يكن لأحد في عنقه بيعه فلذلك تخفي ولادته و يغيب شخصه؛ موقعي كه قائم ما (حضرت مهدي) قيام كند بيعت كسي در گردن او نخواهد بود و به همين دليل تولد او به صورت مخفي انجام خواهد يافت و بعد نيز وجود مباركش غايب خواهد شد.» (6)
2ـ مشخص شدن گمراهان:
يكي از راههاي تشخيص قوت ايمان و ميزان پايبندي افراد به دستورهاي اولياي الهي، عملكرد آنان در دورهي غيبت رهبران الهي است. به عنوان مثال وقتي حضرت موسي(ع) به امر الهي چهل روز براي مناجات در كوه طور اقامت كرد، اغلب مردم به دليل ضعف يا عدم ايمان، فريب سامري را خوردند و از آيين الهي دست كشيدند. در اشاره به اين سنت الهي، امام عليبن ابيطالب(ع) در روايتي پس از اشاره به امام مهدي (عجلالله تعالي فرجه الشريف) اضافه ميكند «ليغيبن عنهم تمييزاً لأهل الضلاله؛ آن حضرت از چشم مردم نهان خواهد شد تا مردمان گمراه از غير گمراهان مشخص شوند.» (7)
3ـ ستم و ظلم مردم به خودشان:
علي(ع) آنجا كه از لزوم وجود حجت الهي در نظام هستي سخن ميگويد به مسألهي غيبت حجت الهي و علت آن با اين تعبير ميفرمايد: «واعلمو ان الارض لاتخلو من حجه الله سيعمي خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم علي النفسهم، اي مردم بدانيد كه زمين هرگز از حجت الهي خالي نميماند، اما پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمي كه مرتكب ميشوند و همينطور به جهت زيادهرويهايي كه در حق خود انجام ميدهند، به زودي از ديدن حجت خودش (امام مهدي-عج-) محروم خواهد ساخت.» (8)
مقدمه:اگرچه در تمامي اديان و مكاتب الهي و غيرالهي در زمينه ظهور مصلح و منجي جهاني كم و بيش مطالبي به چشم ميخورد ولي بر اساس دليلهاي متقن و معيارهايي قابل اعتماد، اين حقيقت به اثبات رسيده است كه كاملترين و قابل اعتمادترين اطلاعات در مورد شخصيت و ابعاد گوناگون زندگي موعود جهاني مانند: تولد، غيبت، ظهور، حكومت و ... آنحضرت در روايتهاي اهلبيت(ع) آمده است. بدين منظور در اين مجال، سعي شده مسألهي غيبت منجي عالم بشريت و علل و آثار آن از ميان كلمات و رهنمودهاي اميرالمؤمنين(ع) به نحو اختصار مورد بررسي قرار گيرد تا از اين رهگذر بتوانيم با بخشي از وظايف و مسئوليتهاي مهمي كه در دوران غيبت بر عهدهي ماست آشنا شويم. آنگاه از طريق عمل به اين تكاليف موفق به قرار گرفتن در زمرهي منتظران واقعي شويم و در آهنگ زمينهسازي براي ظهور موعود جهاني شركتي فعال داشته باشيم. انشاءالله.
فصل اول: غيبت امام مهدي(عجلالله تعالي فرجه الشريف)
امام عليبنابيطالب(ع) در چند مرحله مسألهي غيبت حضرت مهدي را با زمينهسازي حساب شده و منسجمي مطرح ميكند. اين كار به صورت تصادفي انجام نگرفته است بلكه آن امام با توجه به ظرفيت و كشش فكري افراد و شيوههاي صحيح آموزشي و با در نظر گرفتن سير طبيعي و خارجي وقايعي كه در آينده پيش خواهد آمد صورت ميگيرد. موليالمتقين (ع) اينچنين به تبيين و تشريح مراحل ميپردازند:
مرحله اول:
آن حضرت با صراحت به ضرورت وجود حجت الهي در روي زمين و بلكه كل نظام عالم هستي اشاره ميكند، ميفرمايد:
« ... لا تخلو الارض من للقائم لله بحجه إمّا ظاهراً مشهوراً و اما خائفاً مغموراً؛ هرگز زمين از حجت الهي كه با دليل و برهان براي حاكميت بخشيدن به احكام و ارزشهاي ديني قيام نمايد، خالي نخواهد بود. حجت خدا عالم يا به صورت شناخته شده آشكار ـ مثل يازده امام(ع) ـ در ميان مردم زندگي ميكند و يا در اثر فراهم نبودن شرايط مناسب به طور پنهان و ناشناخته به سر ميبرد.» (1)
حضرت علي(ع) در روايت ديگري پس از اشاره به ضرورت وجود امام معصوم(ع) در روي زمين و تبيين مسئوليتهاي او، ميفرمايند: حجت خدا گاهي به صورت علني به طوري كه همه او را ميشناسند در ميان مردم حضور دارد. اما به دليل فراهم نبودن شرايط، زمام امور را در دست ندارد، گاهي نيز به دلايلي به ارادهي خداي متعال از ديده مردم پنهان ميشود. در چنين مواقعي آنان در انتظار به سر ميبرند. توجه به اين نكته ضروري است كه در دوران غيبت گرچه جسم امام(ع) به علت وجود خطرات و يا مصالحي ديگر از ديد مردم نهان است، ولي دانش او بر مردم مخفي نيست و همه از آن اطلاع دارند. آداب، احكام و تعاليم او در قلب و جان انسانهاي مؤمن، استوار و پا برجاست و مردم بر اساس تعاليم و رهنمودهاي او زندگي ميكنند. (2) مرحله دوم و سوم در ادامه مطلب
عمریست که از حضور او جا ماندیم،
در غربت سرد خویش تنها ماندیم،
او منتظرست تا که ما برگردیم،
مائیم که در غیبت کبری ماندیم
چنان زندگي کن تا
کساني که تو را مي شناسند،
اما خدا را نمي شناسند
به واسطه آشنايي با تو،
با خدا آشنا شوند
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد، نیامدی
خلیل آتشین سخن،تیر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ها
دوباره صبح، ظهر، نه! غروب شد، نیامدی
باز پنجره هاي ملكوت به بهانه اي ديگر گشوده شد و چه عاشقانه ملائك ندا مي دهند : اين الرجبيون، چه خداي مهرباني كه گناه مي خرد و بهشت مي فروشد و ناز بنده مي كشد. اين وصل و ميلاد امام پنجم (ع) مبارك
گلچین 54 قطعه از مدح و سرود در وصف ولادت حضرت زهرا (س) از سالهای قبل با مداحی حاج محمودکریمی و حاج محمدرضا طاهری و حاج سیدمجید بنی فاطمه و حاج سیدمهدی میرداماد و حاج محمدرضا بذری و حاج مهدی مختاری و حاج علی اکبری و حاج مجتبی رمضانی به صورت صوتی در ادامه مطلب آماده دانلود میباشد.
صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.
«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1
و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد
خداوند متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص مي گذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:
الف) لوح محفوظ
لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.
ب) لوح محو و اثبات
بنا بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد، 30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.
در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن مي رسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:
1. امور و علايم مشروط
2. امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند. مسئلة بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:
1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور
جز نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.
مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.
شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13
2. علايم ظهور و امور حتمي
پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:
خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14
اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كرده اند كه:
شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19
اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
مي پرسد. حضرت مي فرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25
3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)
ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد»26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:
حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27
4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)
بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28
وقتي فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند».29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30
آنگونه كه از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهره مند خواهند نمود.
البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.
ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.
راههاي شناخت متمهدين
بايد دانست كه:
1. اساساً تشرف به محضر ولي الله الاعظم (عج) براي خواصي از اولياء امكان داشته و دارد؛ چنانكه تشرفات بزرگاني چون سيد ابن طاووس و سيد مهدي بحرالعلوم و ... در تاريخ مهدويت ثبت است؛ اما بديهي است كه در اين باب هر مدعي را نميتوان تصديق كرد. بلكه تصديق ادعاي تشرف، نيازمند ادله و قرائني است؛ از جمله عدم ضديت ادعا با مباني اعتقادي و نيز اثبات سوابق تقوايي فراوان مدعي. بايد دانست كه دو شاخصه انسان واصل عبارتند از: "اول) تقوا، يعني مقاومت در برابر شهوت، شراب و غفلت و دوم) معرفت و عقلانيت "24. بي شك سوابق مدعيان، ميزان دقيقي براي سنجش عيار و راستي آزمايي از ادعاهايشان است.
2. چنانكه در بيان رهبري معظم انقلاب25 نيز آمد، تشرف يافتگان حقيقي و مرتبطان واقعي حضرت، اهل ادعا و باز نمودن دكان سودجويي نيستند؛ پس بايد مسلم دانست كساني كه اهل تشرفند، اهل ادعا نيستند. حديث قدسي "اوليايي تحت قبابي لا يعرفهم غيري "26 مبين مطلب است؛
هر كه را اسرار حق آموختند
مهر كردند و دهانش دوختند
3. اگر چه نميتوان منكر رؤيت حضرت شد، اما بايد دانست كه ملاقات با امام زمان(عج) ـ در صورت صحت ـ يكسويه است و نه دو سويه؛ يعني اينگونه نيست كه هرگاه مدعي اراده كند، بتواند مشرف شود. پس ادعاي تشرف و مشاهده ارادي، با مباني اعتقادي ما ناسازگار است.
شايد فلسفه صدور رواياتي كه بر طرد ادعاي تشرف ـ علي رغم اثبات تشرف برخي از بزرگان ـ تأكيد دارند، براي جلوگيري از رواج بازار مكاره مدعيان دروغين باشد، تا بدين وسيله هر كذابي نتواند كالاي تقلبي خود را عرضه كند.
4. اگر چه تشرف فيزيكي و يا رويت بصري حضرت فضيلت است؛ اما اصل و يا لياقتي منحصر به فرد نيست، چراكه اولاً معرفت و بصيرت در شناخت جايگاه، حقوق و عمل به دستورات آن حضرت، اصل است؛ "من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه "27 و ثانياً به گواهي مستندات تاريخ مهدويت، تاكنون برخي از مسيحيان، كليميان و اشخاص غير مسلمان و يا غير شيعه ـ بنا بر مصالحي ـ شرف حضور يافته اند كه واجد لياقت چنداني نبوده اند.
5. مدعي نيابت، سفارت، نمايندگي و ابلاغ دستور خاص امام زمان(عج)، طبق نص صريح توقيع مبارك حضرت28، مفتري و كذّاب است. حضرت در نامهاي خطاب به آخرين نايب خاص خويش، تأكيد فرمودند كه هركس ادعاي "مشاهده " نمود، او را تكذيب كنيد. البته در توضيح و تفسير اين فراز از توقيع مبارك بايد خاطر نشان نمود كه منظور از تكذيب مشاهده كننده، تكذيب اصل رويت نيست بلكه تكذيب مشاهدهاي است كه صاحب آن ادعاي رويت ارادي و طرفيني داشته باشد. نكته ظريف آن است كه "مشاهده " بر وزن مفاعله است و حاكي از يك عمل طرفيني مثل معامله ميباشد كه اراده هر دو طرف در آن امر دخيل باشد؛ فتأمل.
6. روايات معتبر، ما را از توقيت ـ مشخص كردن زمان ظهور يا تعيين محدودة زماني ظهور حضرت ـ به شدت نهي كردهاند. امام باقر(ع) در پاسخ به پرسشي درباره زمان ظهور موعود، سه مرتبه فرمود: "آنها كه وقت تعيين ميكنند دروغ ميگويند "29. امام صادق(ع) نيز به محمدبن مسلم ميفرمايد: "محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نميكنيم ".30
7. مكتب اسلام، مكتب "اصالت كمال " است نه مكتب اصالت رنج و رياضت و يا مكتب اصالت كرامت. اگر چه رياضت، موجب تقويت و قدرت نفس ميشود اما اين قدرت، نسبتي با حقانيت ندارد. پس بر فرض صحت ادعاي مدعيان در انجام امور خارق العاده، بايد دانست كه اولاً: خلق كرامت و يا قدرتمندي در شكستن قواعد طبيعت و يا ارتباط با موجودات نامريي، دليل بر مشروعيت و در نتيجه حقانيت مدعي نخواهد بود و ثانياً: قدرت در ارتباط گيري با موجودات ناديدني و يا تواناييهاي غير طبيعي، به گواهي اخبار مستند، از كفار، فجار، فاسقان و انسانهاي بي دين نيز بر ميآيد. نيروي برخاستن از زمين و يا پرواز در آسمان كه حشرات ضعيفي چون سوسك نيز قادر بر آنند، چه حقانيت و مشروعيتي را براي عامل آن ميتواند به بار آرد؟! همه ميدانند كه مرتاضان هندي و يا شخصي مانند ديويد كاپرفيلد، كه در جلوي دوربينهاي خبرگزاريهاي سراسر جهان از ديوار چين رد شد، چنان كارهاي شگفتي انجام ميدهند كه مدعيان دروغين جامعه ما در خواب نيز قدرت بر تصور آنها ندارند!
8. اسلام ستيزي و مسلمان گريزي از نشانههاي مدعيان دروغين است. ساده ترين راه شناخت اين افراد، خلاف شرعهاي صريح و گناهان بزرگي است كه مرتكب ميشوند؛ مانند: غيبت، تهمت، اختلاط بي مرز با نامحرم، روابط نامشروع و... . مدعيان در عمل ثابت كرده اند كه چندان توجهي به شرع، عرف و اخلاقيات جامعه اسلامي ندارند.
9. نبايد ناديده گرفت كه وعده الهي مبني بر گسترش عدالت و تحقق حكومت صالحان بر زمين و اعتلاي پرچم اسلام به دست بندگان صالح خدا، با وجود ادعاهاي مكرر اين مدعيان نه تنها هنوز تحقق نيافته بلكه هيچ كس صفت عدالت گستري را در اينان سراغ ندارد!
10. در مجموع مي توان گفت: وجه مشترك فكري تمام اين مدعيان و گروههاي خرافه: الف) التقاط در اعتقادات ب) نگاه سكولاريستي، به دين و دنيا ج) تساهل و تسامح شديد ديني ـ مذهبي د) نگاه پلوراليستي، به عنوان جوهره انديشه و عمل آنهاست. ميتوان گفت كه اين فرقهها، تبلور عيني ادعاي "صراطهاي مستقيم " هستند. در اين مسير مدعي متمهد، قطب، مرتاض، ساحر،... و خلاصه هر راهي براي وصول به حقايق متكثر، سفارش ميشود؛ و حال آنكه سفارش خداوند "وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ "31 است.
اللهم انا نرغب اليك في دوله كريمه، تعزّ بها الاسلام و اهله و تذّل بها النفاق و اهله
2ـ آراسته شدن به بردبارى: فرد منتظر بايد صبور و با استقامت باشد : زيرا با توجه به گزارش تاريخى از عصر ظهور (اكمال الدين، ج 1، ب 23، حديث 1، الارشاد مفيد، ص 318 و الاحتجاج الطبرسى، ج 2، ص 318). در دوران ظهور فشار زايد الوصفى بر منتظران مخلص و صديق مهدى موعود وارد مىشود، كه مقاومت و پايدارى در چنين شرايطى به توان بالاى روحى نيازمند است. منتظران بايد باتلاش بيشتر به درجات بالاى صبر نايل آيند.
3ـ تلاش در جهت اصلاح جامعه : فرد منتظر بايد به سهم خود در راه اصلاح جامعه و استقرار عدالت و رفع ظلم و ستم بكوشد، آن كه منتظر مصلح جهانى است، خود نيز بايد صالح باشد، امر به معروف و نهى از منكر کند. منتظر مهدى(عج) در برابر فساد و ستم حكومتهاى جور بى تفاوت نيست و مؤيد آنان نيز نمىباشد . پيامبر اكرم(ص) در خصوص وظايف منتظران مهدى مىفرمايد:
طوبى لمن ادرك قائم اهل بيتى و هو مقتد به قبل قيامه، يتولى وليه و يتبرأ من عدوه و يتولى الائمة الهادية من قبله، اولئك رفقائى و ذوو ودّى و مودّتى و اكرم امتى علىّ ؛ خوشا به حال كسى كه به حضور قائم برسد و حال آنكه پيش از قيام او نيز پيرو او باشد، آنكه با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و مخالف است و با رهبران و پيشوايان هدايتگر پيش از او نيز دوست است، اينان همنشين و دوستان من وگرامىترين امت در نزد من هستند. (بحارالانوار، ج 52، ص 130)
انتظار فرج در واقع، انتظار حكومت جهانى اسلام است، انتظار تشكيل حكومت توحيدى در سطح جامعه است، انتظار تحقق عدالت است، انتظار وراثت زمين و دولت مؤمنان و موحدان است. بنابراين
" انتظار" نه به معناى " نشستن و دعا كردن " است، " انتظار" يعنى " برخاستن و دعا كردن "، يعنى بكوشيم هر چه بهتر دين اسلام را به عنوان يك دين توحيدى فراگير بشناسيم، بفهميم و خود و جامعه را بر اساس آن پيش ببريم ، اين همان زمينهسازى براى ظهور حضرت مهدى (عج) است.
آثار و نتايج قابل مشاهده در انسان منتظر آمادگي او براي ظهور است و اين آمادگي ميسر نمي شود مگر از طريق نزديكي، سنخيت و همانند سازي شخصيت و ترتيب دادن زندگي خود آن طور كه مورد رضاي آن حضرت(عج) باشد. به طور كلى هر انسان داراى سه مرتبه وجودى است : افكار، صفات و اعمال و هيچ انسانى از اين قاعده مستثنى نيست ، حتى ائمه معصومين (ع) .
ارتباط و نزديكى به هر انسان نيز تنها از همين طريق ممكن است يعنى اگر كسى بخواهد به انسان ديگرى نزديك شود، چارهاى ندارد جز اين كه بكوشد ابتدا افكار، باورهاي آن شخص را بشناسد نمايد و خود را از جهت فكرى با آن شخص هماهنگ نمايد و سپس بكوشد كه از جهت صفات و كمالات اخلاقى ميان خود و آن شخص محبوب همانندسازى نمايد. ما به عنوان شيعه و پيرو اهل بيت عصمت و طهارت (ع) وظيفه داريم ابتدا كيفيت اعتقاد، باورها، صفات، كمالات، نوع منش معصومين را بشناسيم و در مرتبه بعد بكوشيم زندگى، باورها و اعمال خود را به ايشان نزديك نماييم تا از اين طريق شيعه و پيرو واقعى آنها باشيم .
مقصود از انتظار فرج، اميد ودلبستگى به مهدى (عج) است. بنابراين انتظار فرج ، مقصود دين وبه تعبير شهيد مطهرى، انتظارى سازنده و نگهدارنده، تعهدآور و تحركبخش است، به گونهاى كه خود نوعى عبادت و حقپرستى است.
شايسته است منتظر واقعى مهدى(عج) چندين خصوصيت را دارا باشد:
1- عمل به تكاليف دينى و احکام الهي
2- محزون بودن به علت محروم بودن از زيارت آن وجود مبارك
3- خواندن دعاي عهد براى تقويت ارتباط با امام (ع)
4- جلوه گر شدن انتظار فرج آن حضرت در ظاهر و باطن
انتظار فرج در حقيقت ، خود فرج است زيرا كسى كه منتظر فرج و ظهور حجت خدا و تاسيس حكومت عدل گستر اوست ، زندگى خود را بر اساس عدل و داد استوار مىسازد و او انسانى است كه حضور و غيبت امام در نحوه رفتار و سير و سلوكش تفاوتى ندارد وپيش از تشكيل حكومت عدل او سعي مي کند چنين حكومتى را در زندگى خود پايدار کند. انتظار فرج تعهدآفرين و مسؤوليتساز است و با بىتفاوتى و بىاعتنايى به سرنوشت بشر و حقيقت و فضليت منافات دارد.
به طور خلاصه انتظار فرج يعنى:
الف) ايمان به امامت و رهبرى الهى و معرفت امام معصوم و عادل
ب) عشق به عدالت وارزشهاى انسانى
ج) اميدواري به آيندهاى روشن
د) تلاش براى برقرارى حكومتى عدل گستر
ه) تقويت روحيه تعهد و مسؤوليتپذيري
و) رعايت موازين و قوانين دينى و اخلاقى.
مدعيان عصر ارتباطات
براي تفنن هم كه باشد، اصطلاح "مدعيان دروغين " را در اينترنت جستجو كنيد، تا با انبوه آمار و اخبار اين اخوان الشياطين، در صفحات سايتها و خبرگزاريها برخوريد. البته بايد ديده باشيد كه در چند سال اخير، رسانه ملي با ساخت مجموعههاي مستندي به نام "مدعيان دروغين " به افشاي چهره پنهان برخي از اين افراد دست زد. بنا بر آخرين گزارش رسمي نيروي انتظامي، " بيش از 50 فرقه و گروه تخديري به ايران وارد شده كه نيمي از آنها فعال اند و قريب 200 عنوان كتاب ترجمه و چاپ و توزيع20 " كرده اند. در اينجا براي نمونه با چند سامري عصر ارتباطات، آشنا ميشويم:
1. سيد حسين كاظميني بروجردي، روحاني نماي بيسوادي كه به ضرب زبان چرب و قيافه غلط انداز خود، جماعتي از جهال را با خود همراه كرده و مدعي ارتباط با امام زمان(عج) بود؛ اما پس از دستگيري اعتراف كرد كه به جاي امام زمان با عليرضا نوري زاده ـ ضد انقلابي فراري و عامل سرويسهاي غرب ـ ارتباط داشته است! و ماهانه بيش از 50 ميليون تومان از اين راه كسب درآمد ميكرد!
2. مرد هميشه پنهان عراقي كه مدعي بود سيد حسني است! در لوحي تصويري كه از او به دست آمد، وي را در پوششي يك دست سبز و نقابي سفيد بر صورت، در زير عكس منتسب به يكي از ائمه(ع) نشان ميدهد كه ميگويد: "ايران كربلاي ثاني است و من وظيفه خطيري بر عهده دارم؛ وظيفه من بستر سازي براي ظهور است "! پس از سقوط صدام، تعدادي از اتباع عراقي مقيم ايران، در حاليكه لباسهاي بلند مشكي و شالهاي سبز دربر داشتند، پس از نماز جمعه شهرهاي تهران و قم، شعارهايي در حمايت از او به عنوان سيد حسني، سر دادند! اين كذاب فعاليتهاي خود را در كرج، اصفهان، تبريز، مشهد و شيراز گسترش داد. از جمله دستورات وي به مريدان ذكر اينگونه صلوات بود: "اللهم صل علي آقا سيد "! او مدعي بود كه طي الارض ميكند و زنان مريدش نيز بر وي محرمند! پس از دستگيري علاوه بر اعتراف به ارتباط نامشروع با مريدان، معلوم شد كه دانشجوي سابق دانشگاه بصره بوده است. به اذعان استاندار بصره، هدايت گروه او را رژيم صهيونيستي به عهده داشته است!
3. خانم 50 سالهاي به نام ب.ب كه ادعا داشت همزادي از نوع افعي دارد! و با اجنه و ارواح در ارتباط است، خود را يار ششم امام زمان(عج) معرفي و اعلام نمود كه طي السماء ميكند! وي كه قصد داشت در بيابانهاي اطراف قم مسجدي براي امام زمان(عج) ـ جمكران 2ـ بسازد، پس از دستگيري اعتراف كرد كه تنها در يك فقره از مريدانش كه يك پزشك خانم بوده، 70 ميليون تومان كلاهبرداري نموده است!
4. روز 12 دي ماه 1386 خبري بر روي خروجي خبرگزاريها قرار گرفت مبني بر اينكه فردي به نام عبدالرضا.ق با معرفي خود به عنوان امام زمان، به همراه تعدادي از بستگانش در مقابل نهاد رياست جمهوري منتظر ملاقات با رئيس جمهور است! وي اظهار داشت پيامي براي دكتر احمدي نژاد در دو محور دارد؛ يكي اصلاح وضع اقتصادي و ديگر برچيدن مراسم عزاداري سيدالشهداء! پس از دستگيري و بازجويي معلوم شد كه دو برادر اين مدعي در سالهاي گذشته به اتهام اقدام تروريستي، مجازات شده اند و تعدادي از فرزندانش در خارج از كشور به سر ميبرند.
5. خانمي به نام ف.الف براي جمعي از مريدان زنش ادعا ميكرد كه همسر آينده امام زمان است! وي مدعي بود كه با اقدامات و تأليفاتش به تنهايي 40 سال زمان ظهور حضرت را به جلو انداخته است!
6. شيادي ديگر بيش از 40 نفر ساده انديش را براي انجام مناسك حج در تپههاي اطراف هشتگرد احرام پوشانيد! و روزي سه نوبت خود و مريدانش به سجاده خالي منسوب به امام زمان اقتدا ميكرد! وي مدعي سير و سياحت در عوالم هستي به همراه امام زمان و در سفينه ايشان بود!21
اهداف و انگيزهها
الف) اهداف متمهدين
حضرت علي (ع) در باب بررسي ريشههاي بروز فتنه ميفرمايد: "انّما بَدءُ وقوعِ الفِتنِ، اهواءٌ تُتَّبعَ و احكامٌ تُبتدعَ؛22 سر منشأ همه فتنهها، پيروي از خواهشهاي نفساني و احكامي است كه بر خلاف شرع صادر ميگردد ".
در يك تقسيم بندي كلي ميتوان اهداف مدعيان را به: الف)انگيزههاي شخصي و ب)اهداف گروهي و تشكيلاتي، تقسيم كرد. اسناد و تجربيات موجود ثابت ميكنند كه معمولاً گروههاي منحرف مدعي، مستقيم و يا غير مستقيم، داراي رگههاي سياسي بوده و تحت هدايت و يا حمايت بيگانگان ادامه حيات ميدهند. در يك جمع بندي ميتوان موارد ذيل را از اهم اهداف و انگيزههاي مدعيان ـ فردي و گروهي ـ مهدويت برشمرد:
1. كسب شهرت و آوازه.
2. كسب ثروت و سودجويي (از افراد ساده لوح)؛
فريــب جلوه سالوسيـان مخـور، كاين قوم
اميدشان به خدا نه، به سيم و زر بسته است23
3. شهوتراني و سوء استفاده جنسي (به ويژه با اغفال زنان و جوانان).
4. احساس خود برتربيني، خود ديگربيني ـ الينه شدن ـ قدرت طلبي و مريد پروري(معمولا اين نوع مدعيان، بيماران رواني هستند كه دچار تخيل و توهم شده اند).
5. جبران شكستهاي زندگي و پايان دادن به سرخوردگيهاي گذشته و پاسخ به عقده حقارت.
6. جبهه گيري و ضديت با دين، مذهب و نظام اسلامي.
7. تشكيل شبكههاي فساد اخلاقي، باندهاي توزيع مواد مخدر، ايجاد گروههاي ضد اجتماعي (مانند سرقت، قتل و تسويه حسابهاي شخصي و گروهي).
8. تشكيل شبكههاي سياسي ـ امنيتي براي ايجاد اغتشاش و انجام عملياتهاي خرابكارانه در كشور(با هدايت و حمايت دشمنان نظام).
ب) انگيزههاي مريدان
با مروري بر هويت مدعيان، اگر چه در مييابيم كه آمار مدعيان مرد بيش از زنهاست، اما قاطبه تاثيرپذيران و مريدان، از قشر زنان و دختران ميباشند. ميتوان موارد ذيل را از مهمترين انگيزههاي پيروي از مدعيان دروغين دانست:
ارتباط آسان وسريع با عالم غيب و با حضرات معصومين(ع)، آگاهي از آينده، قدرت يافتن بر احضار ارواح و اجنه، رفع حاجات دنيايي و دستيابي به ثروتهاي كلان، درمان بيماريهاي صعب العلاج، رفع اختلافات خانوادگي و افزايش مهر و محبت او در دل ديگران، انتقام و شكست رقيب از راه غير طبيعي، موفقيت در زندگي و تحصيل، ... .
شگردهاي جذب متمهدين
افراد مدعي، بسته به موقعيت، امكانات و اهداف خود، هم از روش فردي ـ چهره به چهره ـ و هم از روشهاي سازماني ـ با تعيين سرگروهها و حلقههاي رابط ـ به جذب پيرو و مريد مشغولند. در مجموع روشها و شگردهاي تاثير گذاري اين جماعت به قرار ذيل ميباشد:
1.شناسايي و جذب افراد ساده لوح و زودباور.
2.تأمين مايحتاج مريدان و تطميع جوانان با پول، مواد، مسكن و تأمين اسباب عيش و نوش آنها.
3. تشويق جوانان به ارتباطات آزاد جنسي و تن پروري؛ مانند برگزاري جلسات فساد اخلاقي و اردوهاي مختلط و توصيه به زنان براي كشف حجاب در مراسمات خود.
4.دادن اذكار و اوراد غير مأثور و ختومات عجيب و غريب و توزيع دستورالعملهاي غيرشرعي و به ظاهر جذاب.
5.چشم بندي، كف بيني، رمالي و انجام امور خارق العاده و يا غير عادي نما مانند احضار اجنه و تسخير ارواح.
6. ادعاهاي گزاف و دروغ پردازيهاي بزرگ مانند: ادعاي كرامت و معجزه، ادعاي دانستن اسرار و رموز هستي و كشف اسرار و رازهاي مگو، تسلط بر علوم غريبه و دانستن خواص حروف و اعداد و جداول.
7. خواب سازي و يا تعبير خوابهاي مريدان به شكل جذاب و دلخواه.
8. لفاظي و سخنوري و سوء استفاده از قدرت بيان خود در جذب مخاطب.
9. تفسير به رأي قرآن و منابع مذهبي و بدعت در انجام مناسك ديني و صدور فتواهاي من درآوردي مانند خواندن نماز به زبان فارسي و يا ترك كامل آن در مواقع تشخيص مراد.
10. انتقال حس شخصيت كاذب به مريدان مانند دادن سفارت و مأموريتهاي خاص به هر مريد.
11. ادعاي شفاعت گناهان و شفاي امراض صعب العلاج.
12. ادعاي ارتباط و وابستگي به نهادهاي حوزوي، قضايي، امنيتي و انتظامي و ديگر مراكز موجه نظام براي جلب اعتماد مريدان.
13.ادعاي ايصال آسان و بدون زحمت مريدان به مقامات معنوي؛ مثلا تنها با بيعت كردن و دستبوسي و تبعيت بي چون و چرا از مراد.
14. نفوذ درNGOها ـ تشكلات غير دولتي ـ با وعده كمكهاي مادي و دستگيريهاي معنوي.
2- معيار ارزش انسانها : آرزوها و آمال انسانها معيار خوبي براي سنجش رشد کمال و تعالي آنهاست ، تا آنجا که برخي مي گويند : بگو چه آرزوئي داري تا بگويم کيستي ؟ آرزوهاي متعالي و ارزشمند نشان از کمال روح و رشد شخصيت انسانها و بلنداي همت آنان دارد . به عکس ، آرزوهاي حقير و
بي اهميت حکايت از بي همتي و عدم رشد افراد مي کند . امام علي (ع) در همين زمينه مي فرمايند : ارزش مرد به اندازه همت اوست . پس از اين مقدمه مي توان گفت چون انسان منتظر ، برترين و
ارزشمند ترين آرزوها را داراست ، به طور طبيعي از بهترين و والاترين ارزشها نيز برخوردار است . آرزوي نهائي انسان منتظر ، حاکميت دين خدا و مکتب اهل بيت در سراسر دنيا ، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در تمام جهان ، کوتاه شدن دست ظالمان و مستکبران ، برقراري نظام قسط و عدل بر پهنه زمين و گسترش امنيت و رفاه در اين کره خاکي است .
3- عامل پويايي فرد و جامعه : انتظار نقش مهمي در سازندگي و پويايي فرد و جامعه در زمان غيبت دارد و اگر انسان منتظر به وظايفي که براي او در نظرگرفته شده عمل کند ، به الگوي مطلوب انسان مومن دست يافته و به جايگاه و مرتبه والائي خواهد رسيد . به عبارت ديگر انسان منتظر با رعايت همه شرايط انتظار ، به همان شأن و منزلتي که مورد نظر دين اسلام است و به بالاترين نقطه کمال نائل خواهد شد. ( برگرفته از ماهنامه موعود ، شماره 28)
چرا «احب الاعمال الي الله انتظار الفرج» ؟
دليل برتري انتظار فرج نسبت به ديگر اعمال، عدالت خواهى و حقيقتجويى است كه در فطرت
انسان ها نهاده شده است، زيرا آن حضرت با ظهور خويش، حق را احيا و عدالت را در جامعه حاكم خواهد ساخت. دعا براى تعجيل در ظهور ايشان، رسيدن به آرزوهايي است كه بشر تشنه رسيدن به آن بوده است.
انتظار اعتقادى است در گرو عمل، عمل كردن به آنچه كه فرهنگ انتظار ايجاب مىكند.
رسول اكرم(ص) مىفرمايد: افضل اعمال امتى، انتظار الفرج؛ برترين عملها، انتظار فرج است. (مجمع البحرين فخر الدين طريحى، مقدمه و تصحيح آيتالله شهاب الدين مرعشى نجفى(ره) ص 57)
بنابراين انتظار را مي توان از دشوارترين تكاليف شرعى محسوب کرد. كشف ويژگى " انتظار" هضم چرايى عظمت پاداش منتظران را آسانتر مىكند. امام على(ع) مىفرمايد: المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبيل الله ، منتظر امر ما بسان كسى است كه در راه خدا به خون خود غلتيده باشد.
(بحارالانوار، ج 52 ، ص 123)
جوهر اصلى انتظار، آمادگي است و وظيفه منتظران، در سر داشتن و آماده بودن براي قيام و ظهور مهدى(عج) است . اين آمادگى به چه صورت بايد باشد ؟
1ـ آراسته شدن به عدالت و تقوا : فرد منتظر بايد به زيور عدالت، تقوا و پارسايى مجهز باشد ، پيرو واقعى و صديق حضرت ولى عصر(عج) كسى است كه رفتار و مكتب را الگوى عملى خود قرار دهد.
رسول خدا(ص) در توصيف اوج مجاهدت و دين داري منتظران مهدى مىفرمايد: لاحدهم اشدّ بقية على دينه من خرط القتاد فى الليلة الظلماء، او كالقابص على جمر الغضا، اولئك مصابيح الدجى؛ ... هريك از ايشان بيش از كسى كه بر زجر پوست كندن درخت خاردار با دست خالى در شب تاريك يا نگاهدارى آتش سوزان چوب درخت در كف دست صبر مىكند در ديندارى خود استقامت و پايدارى مىورزد، به راستى كه آنان چراغ هدايت در شبهاى ظلمانىاند.(بحارالانوار، ج 52 ،ص 124)
اگر فردى بتواند با اجتناب از معاصى ، ملكه عدالت را در خود بپروراند و با حفظ تعادل در ميان قواى نفسانى خود، اركان حيات اخلاقى را در وجود خود نهادينه سازد، آنگاه مىتواند در عصر ظهور كه عصر استقرار عدل است، خود رابا شرايط جديد هماهنگ سازد.
مدعيان عصر غيبت
اگر چه تا قبل از ولادت حضرت امام زمان(عج)، مدعيان بيشتر از نوع متمهدين ـ مدعيان شخص مهدي(ع) ـ بودند، اما اين بار پس از ولادت حضرت، و دقيقاً از اواخر عصر غيبت صغري، نغمههاي مدعيان "بابيت " و "سفارت " امام، ساز شد. با اينكه حضرت چهار نماينده يكي پس از ديگري معين فرموده بود، باز كساني بودند كه به موازات آنان ادعاي نيابت و سفارت حضرت را داشتند؛ با اينكه نامههايي از جانب امام(ع) در رد و تكذيب آنها صادر شده بود.
ادعاي سفارت حضرت از زمان شيخ محمدبن عثمان عمروي، سفير دوم امام مهدي(ع)، آغاز شد. نخستين مدعي بابيت امام، " ابو محمد شريعي بود و در پي او محمد ابن نصير نميري موسس طريقه نصيريه است كه حضرت صاحب الامر او را لعن نمود و حسين ابن منصور حلاج صوفي معروف و ابو جعفر محمد ابن علي شلمغاني معروف به ابن ابي الغراقر و ابوبكر محمد ابن احمد عثمان بغدادي و احمد ابن هلال كوفي و ابو دلف مجنون محمد ابن مظفر عبدالله ابن ميمون قداح در سال 251 مدعي نيابت [امام]حاضر شد و يحيي ابن ذكرويه در سال 281 مدعي باب شدو احمد ابن حسين رازي و سيد شرف الدين ابراهيم، نخست مدعي باب امام بودند و سپس ادعاي امامت كردند. حسين ابن علي اصفهاني و علي ابن محمد سجستاني بغدادي و سيد محمد هندي مدعي باب شدند. عباس فاطمي در اواخر قرن هفتم و درويش رضا عبدالله حسان المهدي در 1899 خود را باب، سپس مهدي موعود اعلان نمود. محمد احمد ابن عبدالله سوداني صوفي، [مدعي] اول بابيت امام [شد.] و سپس اعلام نمود مهدي است و خلاصه سيد علي محمد شيرازي با باب بودن ادعايش را آغاز كرد و تا الوهيت پيش رفت. در اين اواخر صوفيان نعمت اللهي براي جنيد بغدادي، مدعي نيابت شده اند "10. شيخ طوسي در كتاب الغيبه، در بابي مستقل به نام و مشخصات برخي از اين مدعيان اشاره كردهاند.11
متمهدين صوفي
عرفانهاي تكليف گريز، همان صورت امروزين طريقتهاي مستقل از شريعت متصوفه سنتي است. روشن است كه همه جريانهاي خرافه گرا و از جمله صوفيه، تمام موفقيت خود را مرهون زودباوري كساني است كه ميزان عقل و وحي را در سنجش و راستي آزمايي اعمال و سخنان اعجاب آور آنان ناديده مي گيرند. "ذكر اين نكته در شناخت ماهيت صوفيه ضروري است كه از اولين اصول اين طايفه "تفرّس " است. صوفيه بر مبناي اين اصل، ابتدا اشخاص بُله و زودباور را به دام مياندازند. حُمقاء خريداران هميشگي سخنان اعجاب آور آنها هستند. پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: ما رَفَعَ الله رايه ضلال الّا و قد لفّ عليه اناس سفهاء. " 12
تأمل و بررسي ـ هرچند گذرا ـ در اصطلاحات متصوفه، به ما ثابت ميكند كه جعل بسياري از القاب اين طايفه، ريشه در ادعاهاي گزاف آنان در امر ولايت و مهدويت دارد؛ براي مثال، ميتوان از عناوين "قطب "، "غوث " و "غوث اعظم " نام برد؛ چنانكه جواد نوربخش، رهبر يكي از سلاسل صوفيه نعمت اللهي، در وجه تسميه "قطب " مينويسد: "از آن رو كه انسان كامل است و جهان علم و معرفت الهي پيرامون محور وجود او ميچرخد13 "!! در حاليكه اين معنا تنها براي ائمه اطهار(ع) تحقق مي يابد.
برخي از فرق صوفيه با تقسيم بالسويه "ولايت " ميان رهبران خود و امامان معصوم(ع)، به جعل "ولايت قمريه "14 و "ولايت جزئيه "15 اقطاب، در عرض "ولايت شمسيه " و "ولايت كليه " ائمه معصومين (ع)، دست يازيده تا بدين ترتيب هم "پديده ولايت بدون امامت "16 را رسميت بخشيده باشند و هم ماهيت عقيدتي فرقههاي خود را بيش از پيش نمايان كنند. طرح عنوان "عالم صغير "17 براي قطب در مقابل عالم كبير؛ يعني امام معصوم(ع)، نشان ديگري از گزافه گويي برخي از طوايف صوفيه ميكند تا آنجا كه در شأن "عالم صغير " مينويسند: "پس آن اخباري كه در غيبت حضرت قائم وارد شده، تمام آنها در عالم صغير [قطب] جاري خواهد بود "!!18
از آن رو كه خاستگاه و رستنگاه تصوف، جهان و جغرافياي تسنن بوده است، فرق دراويش به تأسي از مكتب خلفاء، بعضاً به "ولايت نوعيه " رهبران خود معتقدند و لذا چندانكه بايد به "ولايت شخصيه " ائمه اطهار(عليهم السلام) وقعي نمينهند! اين انحراف، زمينه ساز ظهور متمهدين صوفي گرديد. در تاريخ تصوف كساني كه ادعاي "مهدويت نوعيه " كرده اند، كم نبوده اند؛ به عنوان مثال، در قرن هشتم درويش محمد نوربخش ـ سر سلسله نوربخشيه و ذهبيه از سلاسل معرفيه ـ به نام مهدي موعود خروج كرد اما به دست امير تيمور گوركاني گرفتار و تأديب گرديد!
در اين زمينه بازخواني نوشتههاي صوفيه در شأن رهبران خود، موجب اعجاب و شايان تأمل است. ميتوان با خواندن نوشته يكي از دراويش ذهبي در وصف سركرده فراماسونر فرقه ذهبيه اغتشاشيه احمديه، به عمق فاجعه پي برد، آنجا كه مينگارد: "ركن ركين و بلد امين، وارث اقطاب الولايه و الهدايه مروج الشريعه الغراء المصطفوي و قائد الطريقه البيضاء المرتضوي، كهف الابدال و الاوتاد الزمان، قطب الاوليا الكاملين، ابوالوقت مولانا الاعظم، استاد دكتر حاج عبدالحميد گنجويان متعناالله بطول بقائه و ارواحنا فداه و افاض الله علينا و علي جميع المسلمين انوار هدايته و ولايته... " 19 !!! القابي كه در جهان هستي، برازنده كسي جز حضرت ولي الله الاعظم (عج ) نيست!
البته مدعيات متصوفه، به ذكر اين موارد پايان نميپذيرد، بلكه اين تنها مشتي نمونه از خرمن ادعاهاي بسيار آنهاست و اميد آن داريم كه در نوشته اي مستقل به بررسي و تحليل مستند عقايد و آداب صوفيه در اين زمينه بپردازيم . . .
در روايات اسلامي مقام و منزلت والايي براي منتظران موعود آمده است که گاه انسان را به تعجب وا مي دارد . چگونه ممکن است عملي در ظاهر ساده از چنين فضيلتي برخوردار باشد . توجه به فلسفه انتظار و وظايفي که براي منتظران واقعي آن حضرت بر شمرده شده ، پاسخ اين سوال را روشن
مي سازد :
1- از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) روايت شده است که فرمودند : برترين عبادتها انتظار فرج است .
2- همچنين رسول اکرم فرمودند : برترين جهاد امت من انتظار فرج است .
3- شيخ صدوق از اميرالمؤمنين (عليه السلام ) نقل مي کند که آن حضرت فرمودند :
منتظر فرج باشيد و از رحمت خداوند نا اميد نشويد ؛ بدرستي که خوشايند ترين اعمال نزد خداوند صاحب عزت و جلال ، انتظار فرج است .
4- درکتاب خصال از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده که آن حضرت به نقل از
پدران بزرگوارشان فرمود : منتظر امر ما ، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتيده باشد .
5- در کمال الدين به نقل از امام صادق ( عليه السلام ) روايت ديگري در فضيلت انتظار به اين شرح وارد شده است : خوشا به حال شيعيان قائم ما که در زمان غيبتش چشم به راه ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او ؛ آنان اولياء خدا هستند ، همانها که نه ترسي برايشان هست و نه اندوهگين مي شوند .
با روايات ياد شده ممکن است اين پرسش مطرح شود که چرا انتظار ، از اين فضيلت برجسته برخوردار است ؟ براي رسيدن به يک پاسخ مناسب ، چند نکته اساسي را بايد مورد توجه قرار داد :
1- انتظار حلقه ارتباط شيعه با امام معصوم : همان طور که مي دانيد " ولايت " و " امامت" مکمل يک ديگر و رکن اساسي مکتب تشيع است . اعتقاد به وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترين نقاط تمايز اين مکتب از ساير مکتبهاست . از ديدگاه شيعه پذيرش ولايت معصومين و به طور کلي تسليم در برابر امام و حجت عصر ، سرآمد همه فضيلتها و شرط قبولي همه اعمال عبادي است . البته انتظار به معناي درست آن ، يعني اميد به ظهور و قيام عدالت گستر دوازدهمين امام معصوم از خاندان پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و آله ) ،که در حال حاضر حجت خدا ، واسطه فيض الهي ، زنده وشاهد و ناظر اعمال شيعيان خود و فرياد رس آنها در گرفتاريها و نا ملايمات است .
بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيمِ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّل فَرَجَهُم» ***** بخوان دعاي فرج را دعا اثردارد.***** بخوان دعاي فرج را دعا اثردارد. بخوان دعاي فرج راکه يوسف زهرا ***** ز پشت پرده ي غيبت به ما نظردارد.***** آيت الله ناصري: حضرت ازشما توقع دارد دعاکنيد براي فرج. «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّل فَرَجَهُم» اللهم عجل لوليک الفرج
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علي محمد وآل محمد و عجل فرجهم
الهي از ياران باشيد.
متمهدين صدر اسلام
1. فرقه "معيان " كه در سال 40 هجري و بعد از شهادت حضرت على(ع) پيدا شد. اينان قائل به غيبت على(ع) بوده و ميگفتند روزي باز خواهد گشت.
2. فرقه "سبائيه " كه غلو را درباره على(ع) به حد اعلا رسانده و معتقد بودند كه على(ع) زنده است و در ابرها مأوي گزيده و روزي ظهور خواهد كرد5.
3. فرقه "كيسانيه " كه ميپنداشتند محمدبن حنفيه، همان مهدى موعود(عج) است و روزي از كوه رضوي ظهور ميكند.
4 فرقه "يزيديه " كه عقيده داشتند يزيد ابن معاويه به آسمان صعود كرده و روزي باز خواهد گشت و دنيا را پر از عدل و داد خواهد نمود6!!
5. فرقه "هاشميه " كه پيروان ابوهاشم عبدالله بن محمدبن حنفيه بوده و ميگفتند اگرچه محمد مرده است، اما پسرش ابو هاشم، همان مهدي موعود است كه روزي قيام خواهد كرد. 7
5. "عمربن عبدالعزيز " هشتمين خليفه اموي كه گروهي قائل به مهدويت وى بودند. 8
6. فرقه "زيديه " كه ميپنداشتند زيد بن على بن حسين بن على(ع) چون از نسل حسين(ع) است و بر عليه ظالمان قيام به سيف نموده، پس او همان مهدى موعود است كه قيام كرده.9
7. فرقه باقريه 8. فرقه ناووسيه 9. فرقه واقفيه 10- فرقه اسماعيليه ... .
به نام آن كه انسان را مسافر كاروان انتظار گردانيد
سلام اى گل نرگس، اى كه شيرين ترين انتظار، انتظار تو هست
و بهترين منتظر، منتظر توبودن است مى توانم در يك كلمه پر معنا بگويم
گر عشقى هست و عاشقى نام تو معشوق و من عاشق و شيفته توأم
در انتظارت مى مانم و ز خداى بزرگ مى خواهم كه ظهورت را نزديك گرداند
ما محتاج يك نگاه گذراى شما هستيم، آقاجان زودتر ظهور كن و قلب
ما و رهبر مان را شاد گردان ما و رهبرمان در انتظار تو مى مانيم
خدا كند كه بيايى و ما هم يكى از يارانتان باشيم
احتمالا تا حالا با ویروس New Folder.exe مواجه شده اید !
قسمتی از مشخصات این ویروس به شرح زیر است :
1 . آیکون آن شبیه آیکون یک پوشه است .
2 . اندازه ی آن 140 کیلوبایته .
3 . پس از اجرای این ویروس ، محتویات پوشه ی My Documents نمایش داده می شود .
4 . این ویروس تولید مثل هم می کنه !
5 . گزینه ی Turn Off Computer رو از منوی Start حذف می کنه .
6 . از اجرای Registry Tools ، Windows Task Manager و System Configuration Utility جلوگیری می کنه .
7 . پس از مدتی Registry Tools و Task Manager رو غیر فعال می کنه.
پس از اینکه برنامه ی Kill New Folder.exe کار خودش رو انجام داد ، باید مابقی ویروس ها رو خودتون به صورت دستی پاک کنید .
برای پاک کردن مابقی ویروس ها به شیوه ی زیر عمل کنید :
1 . به منوی Start بروید و روی گزینه ی Search کلیک کنید تا پنجره ی مربوطه نمایش داده شود .
2 . در سمت چپ روی گزینه ی All files and folders کلیک کنید .
3 . در قسمت All or part the file name عبارت New Folder.exe را تایپ کنید و روی گزینه ی Search کلیک نمایید .
حالا تمام فایل های پیدا شده رو پاک کنید .
حواستون باشه مجددا یکی از اونا رو اجرا نکنید .
موفق باشید .
دانلود نرم افزار :
http://www.dl1.freedownload.ir/New-Folder-Killer-www.freedownload.ir.exe
رمز عبور : www.freedownload.ir
با توجه به روایات به صورت خلاصه میتوان چنین گفت:
وقتی مردم جهان آماده پذیرش حضرت شدند، با دیدن علایم ظهور نگاهها متوجه مکه میشود. حضرت مهدی(عج) با اذن و امر خدا همراه با ۳۱۳نفر از یاران در مسجد الحرام ظاهر میشوند و با معرفی خود ظهور را اعلام کرده و مردم را به سوی خدا و پیروی از خود دعوت میکند. با اعلام ظهور، یاران دیگر حضرت نیز به طرف مکه حرکت میکنند تا اینکه جمعیت یاران به ده هزار نفر میرسد و حضرت خروج میکند. مکه را به تصرف در میآورد و پس از اصلاح امور به طرف مدینه حرکت میکند. با تصرف این شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه میافتد. البته در طول حرکت یاران دیگری نیز به سپاه حضرت افزوده میشود. در عراق پس از ارشاد و راهنمایی، به جنگ با معاندان و لشکر ظالم سفیانی میپردازد که در نهایت به پیروزی حضرت و کشته شدن سفیانی و سپاه او میانجامد. سپس حضرت برای فتح بیت المقدس اقدام میکند. نزول حضرت عیسی(ع) و نماز خواندن ایشان پشت سر امام مهدی(ع) باعث میشود افراد زیادی از اهل کتاب به اسلام گرایش پیدا کنند و سر انجام با فرستادن یاران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پیروزی نهایی برای اسلام رقم میخورد.
آنچه از روایات استفاده میشود این است که با ظهور حضرت مهدی(عج) مدیریت جامعه انسانی در دستان آن امام معصوم قرار میگیرد و با از بین رفتن مظاهر شرک و فساد، جهان به صورت یکپارچه تحت حاکمیت آن بزرگوار اداره میشود.
در آن روز؛ دین اسلام استقرار کامل یافته و بر همه دینها غلبه میکند.(توبه، آیه ۳۲و۳۳)
امنیت کامل بر جهان سایه میافکند و عبادت صحیح و خالصانه واقع میشود.(نور، آیه ۵۵)
زمین از آن بندگان صالح خواهد شد(انبیاء، آیه ۱۰۵).
عدالت فراگیر شده، علم به بالاترین درجه شکوفایی خواهد رسید. زمین برکات خود را آشکار میکند، عقول کامل شده و رشد در همه زمینهها اتفاق میافتد.(ر.ک نگین آفرینش نوشته جمی از محققین).
ما این امید را داریم که زمان ظهور را درک کرده و در رکاب حضرت باشیم، ولی اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روایات استفاده میشود، این است که گروهی از مؤمنان ـ که قبل از ظهور از دنیا رفتهاند ـ به اذن خدا به دنیا برمیگردند و در رکاب حضرت و جزء یاران او خواهند بود. یاران آن بزرگوار هم از افرادی هستند که در زمان ظهور زندهاند و هم از کسانیاند که قبل از ظهور از دنیا رفته و دوباره زنده میشوند. لذا از ما خواسته شده که هر روز صبح دعای عهد بخوانیم(مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه) امام صادق(ع) در روایتی فرمود: هر کس قبل از صبح این دعا را بخواند؛ از یاران قائم(عج) خواهد بود و اگر پیش از ظهور بمیرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج میشود. در متن این دعا نیز ما از خدا میخواهیم اگر قبل از ظهور از دنیا رفتیم دوباره زنده شویم: «اللهم ان حال بینی و بینه الموت…».
شهادت ام ابیها فاطمه زهرا (س) را به همگی دوستداران اهل بیت (ع) تسلیت عرض می کنم.
از فاطمه اكتفا به نامش نكنید
نشناخته توصیف مقامش نكنید
هر كس در او محبت زهرا نیست
علامه اگر هست سلامش نكنید
با سلام. این وبلاگ جهت بالا بردن معلومات شما عزیزان طراحی شده است. لطفا با نظرات خود ما را در بهتر و به روز کردن آن یاری فرمایید.
متشکرم